روزهاي پاياني سال 92
سلام آقا عرشياي من روزهاي پاياني سال 92 به سرعت باد مي گذره و هر چي كار مي كنم تموم نميشه اين روزها خيلي خيابون ها شلوغه و همه دنبال خريد شب عيد هستند. چند روزه كه من هم به كمك پدرت وسايل سفره هفت سين را آماده كرديم تا دومين سال نوروز شما را در كنار هم جشن بگيريم. انشالله ... عشق زيباي روزهاي خوب من ، هر روز شيرين تر از روز قبل ميشوي و ما در شيريني لحظات تو گم مي شويم. پسرم ، دوست دارم كه بداني بهار مي آيد تا ما بدانيم كه سردي ها و سختي هاي زندگي ماندگار نيستند. بدانيم كه در پس هر غم ، لبخندي هست . بدانيم كه بايد ديدارها را تازه كرد و خستگي ها را از تن بيرون كرد . بدانيم كه بايد دل ها را از ك...
نویسنده :
مامان مریم
12:01